جراحیهای اصلاح بینایی مانند لازک (LASEK: Laser-Assisted Sub-Epithelial Keratectomy)، لیزیک (LASIK)، و PRK (Photorefractive Keratectomy) بهطور گسترده برای رفع عیوب انکساری چشم مانند نزدیکبینی، دوربینی، و آستیگماتیسم استفاده میشوند. این روشها با تغییر شکل قرنیه، نیاز به عینک یا لنز تماسی را کاهش میدهند. با این حال، ضخامت قرنیه یکی از عوامل کلیدی در تعیین مناسب بودن بیمار برای این جراحیها است. افراد با قرنیه نازک (ضخامت کمتر از ۵۰۰ میکرومتر) اغلب کاندیدای مناسبی برای لیزیک نیستند، زیرا این روش نیاز به برش و ایجاد فلپ در قرنیه دارد که میتواند خطر عوارضی مانند کراتوکونوس یا نازک شدن بیش از حد قرنیه را افزایش دهد.
لازک یا PRK بهعنوان جایگزینی برای لیزیک در بیماران با قرنیه نازک پیشنهاد شده است، زیرا در این روش فلپ قرنیهای ایجاد نمیشود و لایهبرداری محدود به اپیتلیوم قرنیه است. با این حال، این روش نیز بدون ریسک نیست و سؤالاتی درباره ایمنی و اثربخشی آن برای این گروه از بیماران مطرح است. آیا لازک واقعاً یک راهحل ایمن برای افراد با قرنیه نازک است، یا خطرات آن بیشتر از مزایایش است؟
اصول و مکانیسم لازک
لازک یا PRK یک روش جراحی سطحی است که در آن ، اپیتلیوم قرنیه با استفاده از محلول الکل (معمولاً ۲۰ درصد اتانول) بهمدت ۲۰ تا۳۰ ثانیه شل شده و بهصورت یک لایه نازک کنار زده میشود. سپس، با استفاده از لیزر اگزایمر، استرومای قرنیه تراشیده میشود تا شکل آن اصلاح شود. پس از اتمام لیزر، یک لنز تماسی محافظ برای چند روز روی قرنیه قرار میگیرد تا اپیتلیوم ترمیم شود. برخلاف لیزیک، لازک نیازی به ایجاد برش یا فلپ استرومایی ندارد، بنابراین مقدار کمتری از بافت قرنیه دستکاری میشود، که این روش را برای بیماران با قرنیه نازک جذابتر میکند.
چرا قرنیه نازک یک چالش است؟
ضخامت قرنیه یکی از عوامل تعیینکننده در جراحیهای انکساری است، زیرا برداشتن بیش از حد بافت میتواند ثبات بیومکانیکی قرنیه را به خطر بیندازد و منجر به عوارضی مانند اکتازی قرنیه (نازک شدن پیشرونده و تغییر شکل قرنیه) شود. در لیزیک، ایجاد فلپ معمولاً ۱۰۰ تا۱۶۰ میکرومتر از ضخامت قرنیه را مصرف میکند، و برای اطمینان از ایمنی، حداقل ۲۵۰ تا۳۰۰ میکرومتر از استرومای باقیمانده (Residual Stromal Bed) باید حفظ شود. در بیماران با قرنیه نازک، این مقدار ممکن است به حد کافی باقی نماند، که خطر اکتازی را افزایش میدهد.
لازک با حذف نیاز به فلپ، این مشکل را تا حدی برطرف میکند، زیرا فقط اپیتلیوم (حدود ۵۰ میکرومتر) جدا میشود و تراش لیزر مستقیماً روی استروما انجام میشود. این ویژگی باعث میشود که ضخامت بیشتری از قرنیه حفظ شود، اما همچنان سؤالاتی درباره تأثیر این روش بر ثبات بیومکانیکی قرنیه و عوارض بلندمدت وجود دارد.
مزایای لازک برای بیماران با قرنیه نازک
حفظ بافت قرنیه
یکی از بزرگترین مزایای لازک نسبت به لیزیک، حفظ بافت قرنیه است. از آنجا که فلپ استرومایی ایجاد نمیشود، ضخامت بیشتری از استروما برای تراش لیزر باقی میماند، که خطر اکتازی را کاهش میدهد. مطالعهای در سال ۲۰۱۳ نشان داد که بیماران با قرنیه نازک (ضخامت ۴۷۰ تا۵۰۰ میکرومتر) که تحت لازک قرار گرفتند، پس از ۵ سال هیچ نشانهای از اکتازی نداشتند، در حالی که میزان اکتازی در گروه لیزیک با ضخامت مشابه ۴ درصد بود.
کاهش خطر عوارض فلپ
در لیزیک، عوارض مرتبط با فلپ مانند جابهجایی فلپ، عفونت زیر فلپ، یا چینخوردگی فلپ ممکن است رخ دهد. لازک این خطرات را حذف میکند، زیرا فقط اپیتلیوم دستکاری میشود.
مناسب برای بیماران با سبک زندگی فعال
بیمارانی که فعالیتهای پرخطر (مانند ورزشهای تماسی) انجام میدهند، ممکن است در معرض خطر جابهجایی فلپ در لیزیک باشند. لازک این مشکل را ندارد، زیرا ساختار قرنیه کمتر دستکاری میشود.
معایب و خطرات لازک
دوره بهبود طولانیتر
یکی از معایب اصلی لازک نسبت به لیزیک، دوره بهبود طولانیتر است. ترمیم اپیتلیوم ممکن است ۳ تا ۷ روز طول بکشد، و بیماران اغلب در این مدت ناراحتی، حساسیت به نور، و تاری دید را تجربه میکنند. این در حالی است که در لیزیک، بهبود بینایی معمولاً ظرف ۲۴-۴۸ ساعت رخ میدهد.
خطر هِیز قرنیهای
هِیز (Haze) یا کدورت قرنیه یکی از عوارض شایعتر در جراحیهای سطحی مانند لازک و PRK است. این مشکل به دلیل واکنش التهابی در استروما ایجاد میشود و میتواند دید بیمار را تحت تأثیر قرار دهد. مطالعهای نشان داد که میزان هِیز در بیماران لازک با قرنیه نازک حدود ۱۰ درصد بود، که بیشتر در بیمارانی با اصلاح بالا (بیش از ۶ دیوپتر) مشاهده شد.
خطر عفونت
اگرچه لازک خطر عفونت زیر فلپ را ندارد، اما باز بودن سطح قرنیه در روزهای اولیه پس از جراحی، خطر عفونتهای سطحی را افزایش میدهد. استفاده از لنز تماسی محافظ و آنتیبیوتیکهای موضعی میتواند این خطر را کاهش دهد.
تأثیر بر ثبات بیومکانیکی
اگرچه لازک بافت بیشتری از قرنیه را حفظ میکند، اما تراش استروما همچنان میتواند بر ثبات بیومکانیکی قرنیه تأثیر بگذارد. در بیماران با قرنیه نازک، این تأثیر ممکن است بیشتر باشد، بهویژه اگر اصلاح عیوب انکساری بالا باشد. یک مطالعه نشان داد که در ۲ درصد از بیماران با قرنیه نازک که تحت لازک قرار گرفتند، تغییرات خفیف بیومکانیکی (مانند افزایش انعطافپذیری قرنیه) پس از ۳ سال مشاهده شد.
نتیجهگیری
لازک میتواند یک راهحل ایمن و مؤثر برای افراد با قرنیه نازک باشد، بهویژه در مقایسه با لیزیک، زیرا بافت بیشتری از قرنیه را حفظ کرده و خطر اکتازی را کاهش میدهد. مزایایی مانند عدم نیاز به فلپ و کاهش عوارض مرتبط با آن، این روش را برای بیمارانی با سبک زندگی فعال یا قرنیه نازک جذاب میکند. با این حال، لازک بدون ریسک نیست. دوره بهبود طولانیتر، خطر هِیز قرنیهای، و احتمال عفونت از جمله معایب آن هستند. همچنین، تأثیر آن بر ثبات بیومکانیکی قرنیه، بهویژه در اصلاحهای بالا، همچنان یک نگرانی است. در نهایت، لازک میتواند یک راهحل ایمن باشد، اما انتخاب آن باید با دقت و با توجه به شرایط خاص هر بیمار انجام شود.
ثبت ديدگاه