Project Description
آبمرواريد (کاتاراکت) به كدر شدن عدسي چشمي گفته ميشود. عدسي چشم كه در پشت عنبيه و مردمك قرار دارد، شبيه لنز دوربين عكاسي عمل كرده و باعث تمركز تصوير بر روي شبكيه ميشود. عدسي عمدتاً از آب و پروتئين ساخته شده است. با افزايش سن تركيب برخي از اين پروتئينها تغيير يافته و در بعضي مناطق به طور نامنظم تجمع يافته و باعث كدورت عدسي در بعضي مناطق مي شود. به اين وضعيت كه عدسي دچار كدورت شده كاتاراكت يا آبمرواريد ميگويند. با گذشت زمان كدورت در قسمتهاي بيشتري از عدسي بروز كرده باعث كاهش بينايي بيشتري ميشود.
علل پيدايش آب مرواريد
- آب مرواريد سني: شايعترين نوع
- آب مرواريد مادرزادي
- آب مرواريد ناشي از ضربه
- آب مرواريد ناشي از بيماريهاي التهابي مزمن داخل چشمي
- آب مرواريد ناشي از بيماريهاي متابوليک مانند بيماري قند
- آب مرواريد ناشي از تشعشعات مانند نور ماوراء بنفش، اشعه ايکس و غيره
- آب مرواريد ناشي از مصرف بعضي از داروها مانند کورتون و يا سموم مانند نفتالين
آيا راهي براي پيشگيري از آب مرواريد وجود دارد
روشهای درمان آب مروارید
زمان مناسب براي عمل جراحي آب مرواريد:
آنچه که به صورت سينه به سينه نقل ميگردد اين است که بايد صبر کرد تا آب مرواريد “رسيده“ و آماده عمل گردد. اما امروزه از مقبوليت سخن فوق به شدت کاسته شده و پيشرفت تکنولوژي و نياز روزافزون به ديد بهتر و کاملتر از يک طرف و بهبود شگرف تکنيکهاي عمل جراحي آب مرواريد از سوي ديگر سبب گشته تا آب مرواريد در مراحل ابتداييتري نسبت به يکي دو دهه قبل مورد مداوا قرار گيرد. آنچه که امروزه با صراحت گفته ميشود اين است که موعد عمل جراحي تابعي از نيازهاي بينايي روزمره بيمار ميباشد که در افراد مختلف کاملا متفاوت است و بر اين اساس موعد عمل جراحي از يک بيمار به بيمار ديگر فرق خواهد کرد. به عنوان مثال يک آب مرواريد مختصر در فردي که شغلش رانندگي است، نياز وي به ديد خوب و کامل در روز و شب ايجاب ميکند سريعتر مورد عمل قرار گيرد و در مقابل يک خانم خانهدار با آب مرواريد متوسط که از عهده فعاليتهاي روزمره خود به خوبي بر ميآيد اين امکان را دارد که تا مدتها عمل را به تاخير بيندازد. پس بصورت يک قانون کلي ميشود گفت که هر زمان آبمرواريد بينايي را در حدي کاهش دهد که انجام امور روزمره فرد را مختل نمايد، آن موقع موعد عمل خواهد بود علاوه بر اصل کلي فوق نکات زيرنيز در تعيين زمان عمل ميتواند مد نظر قرار گيرد. امروزه تمايل بر اين است که اجازه ندهيم آبمرواريد به مراحل کاملا رسيده پيشرفت نمايد. چرا که اين نوع آبمرواريد به قدري افت ديد ميدهد که تقريباً با نيازهاي زندگي امروزي ما منافات دارد. از سوي ديگر عمل جراحي “آب مرواريد رسيده“ با تکنيکهاي روز که عمدتاً به صورت استفاده از سيستمهاي فيکوامولسيفيکاسيون و برش کوچک انجام ميگيرد، بسييار مشکل و گاهي غير قابل انجام ميشود که در اين صورت نوع عمل به روشهاي قديميتر که با برش بزرگ و استفاده از بخيههاي متعدد ميباشد تغيير مييابد. بنابر اين زمان نقاهت و برگشت ديد طولاني و به دو تا سه ماه افزايش خواهد يافت.
همچنين “آب مرواريد کاملا رسيده” خطري براي ايجاد آب سياه در چشم محسوب ميگردد که بيمار را مجبور به عمل در شرايط اضطراري خواهد نمود. عملي که ميتواند با فراغ بال و در شرايط کاملا انتخابي انجام گيرد مطمئنا انجام آن در شرايط اضطرار از کيفيت آن خواهد کاست. زمان عمل در آب مرواريد نوع مادرزادي مقوله کاملاً متفاوتي از آنچه گفته شد ميباشد. در اينجا به علت اينکه سيستم بينايي و راههاي بينايي در مغز کودک در حال تکامل ميباشد، آب مرواريد سبب تنبلي شديد يک و يا هر دو چشم ميگردد و بنابراين تاخير در عمل صلاح نميباشد. البته در اينجا نيز نبايد فراموش کرد که آب مرواريد مادرزادي اشکال باليني بسيار متفاوتي دارد و در بعضي از انواع آن که اختلال ديد قابل توجهاي را ايجاد نکرده، ميتوان با نظر پزشک معالج صبر نمود. يادمان باشد در مورد آب مرواريد مادرزادي نکات ظريف بسياري وجود دارد که در حوصله اين بحث نيست ودراين مورد حتما به نظريه چشم پزشک معالج کودک عمل گردد.
عمل جراحي آب مرواريد با روش «بدون بخيه»:
همانطور که در قسمت قبل ذکر شده است، عمده اعمال جراحي آب مرواريد از طريق برش کوچک و با استفاده از امواج صوتي (اولتراسوند) و يا همان روش فيکوامولسيفيکاسيون صورت مي گيرد. اين برشها به علت اينکه خودبخود و بلافاصله بعد ازعمل بسته ميشوند، نياز به بخيه ندارند و يا يک بخيه کفايت ميکند. بدين جهت عمل جراحي آب مرواريد به روش برش کوچک را روش بدون بخيه “no-stitch” و يا روش با يک بخيه “one-stitch” نيز مينامند.
بسته به محل برش جراحي، فرم برش، و نظر جراح، گاهي نياز مي گردد که يک بخيه روي محل برش زده شود. اين بخيه معمولا در طي هفته نخست پس از عمل، بدون اينکه براي بيمار ايجاد ناراحتي نمايد، برداشته ميشود. در اين حالت کيفيت عمل و نتايج عمل جراحي آبمرواريد به هيچ عنوان متفاوت از نوع بدون بخيه نخواهد بود.
بايد توجه داشت که گاهي جراح ترجيح ميدهد صرفاً براي اطمينان بيشتر و کاهش عوارض احتمالي از بخيه استفاده نمايد که اين مخصوصاً در مورد بيماراني که احتمال رعايت کردن نکات بعد از عمل در آنها ضعيف است، بسيار مصداق پيدا ميکند.
جايگاه ليزر در اعمال جراحي آب مرواريد:
رمز اصلي موفقيت چشمگير اعمال جراحي مدرن آبمرواريد، استفاده از برش کوچک ميباشد که به علت تغييرات ناچيز در آستيگماتيسم بعد از عمل، دوره نقاهت بسيار کوتاه ميگردد. براي اينکه قادر باشيم عمل آب مرواريد را از طريق برش کوچک انجام دهيم، نياز به وسايل و ماشينهايي داريم که بتواند هسته عدسي را قبل از خروج در درون چشم خرد نمايد.
براي خرد کردن هسته عدسي عمدتا سه روش وجود دارد:
- خرد کردن دستي که با استفاده از دو وسيله ساده در درون چشم هسته عدسي به سه قسمت يا بيشتر تقسيم و سپس اين تکهها خارج ميگردد.
- استفاده از ماشينهاي اولتراسوند که با ايجاد امواج ماوراء صوت، هسته عدسي در داخل چشم خرد و به صورت همزمان با وسيله مکنده از چشم خارج ميگردد.
- استفاده از ماشينهاي ليزر که با استفاده از انرژي نور ليزر هسته عدسي در داخل چشم خرد و به صورت همزمان با وسيله مکنده از چشم خارج ميگردد.
روشهاي بيهوشي در عمل جراحي آبمرواريد:
در روش نوين عمل جراحي آبمرواريد، نياز به بيهوشي عمومي تقريبا منتفي گشته است و غالب اعمال جراحي آب مرواريد با بيحسي موضعي انجام ميگيرد. بنابراين خودبخود عوارض بيهوشي عمومي و خطراتي که عمل جراحي آبمرواريد بواسطه بيهوشي عمومي به ديگر اعضاي حياتي بدن مانند مغز، قلب، ريه، و کبد متوجه مينمود، حذف ميگردد. استفاده از بيهوشي عمومي در عمل جراحي آبمرواريد منحصر به مواردي ميگردد که امکان همکاري بيمار در ضمن عمل وجود ندارد (مانند جراحي آبمرواريد در اطفال يا دربعضي از بزرگسالان با بيماريهاي عصبي يا روحي رواني خاص).
در نوع بيحسي موضعي نيز در خيلي از موارد نياز به تزريق ماده بيحسي در کنار چشم نميباشد و فقط چکاندن قطره بيحسي کفايت ميکند. بنابراين خطرات و عوارض تزريق ماده بيحسي در کنار چشم مانند سوراخ شدن کره چشم، خونريزي پشت کره چشم، آسيب به عصب بينايي نيز حذف ميگردد. حسن ديگر بيحسي با قطره و تزريق نکردن ماده بيحسي در کنار چشم در اين است که بيمار نياز به قطع کردن مصرف داروهاي رقيقکننده خون مانند آسپرين را قبل از عمل جراحي نخواهد داشت.
بيحسي موضعي با قطره به علت اينکه بقيه سيستمهاي بدن را تحت تاثير سوء قرار نميدهد، بنابراين نياز بيمار را به بررسيهاي گسترده آزمايشگاهي و همچنين مشاوره داخلي و قلب کمتر مينمايد. بيمار اجازه خواهد داشت در روز عمل تمامي داروهايي را که براي ناراحتيهاي ديگر وي تجويز شده را استفاده نمايد. مدت ناشتايي قبل از عمل کوتاهتر و بيمار بلافاصله پس از عمل اجازه خورد و خوراک خواهد داشت.
بايد دانست که در هنگام عمل جراحي با بيحسي موضعي با قطره، علايم حياتي بيمار مانند ضربان قلب، فشار خون، تنفس و ميزان اکسيژن دايماً توسط تيم بيهوشي با دستگاههاي مجهز مانيتور ميگردد. همچنين متخصص بيهوشي براي کاهش اضطراب و از بين بردن درد احتمالي، به بيمار از طريق رگ و سرم داروهاي آرامبخش و ضد درد تزريق ميکند.
بيمار در حين عمل معمولاً بيدار و صداي جراح را ميشنود ولي درد نخواهد داشت. جراح در حين عمل ممکن است به بيمار دستوراتي مانند « به نور ميکروسکوپ نگاه کن» يا «به بالا يا به پايين نگاه کن» خواهد داد که بيمار براحتي و بدون درد قادر به انجام دستورات فوق خواهد بود.
عوارض عمل جراحي آبمرواريد
عمل جراحي آبمرواريد يکي از شايعترين و سالمترين اعمال جراحي در تمام بدن محسوب ميگردد، با اين حال بايد توجه داشت که به مانند تمامي اعمال جراحي نميتواند به صورت مطلق خالي از عارضه باشد. همانطور که ميدانيم هر گونه مداخله طبي و يا جراحي ميتواند عوارض ريز و درشتي را به دنبال داشته باشد. بنابراين آنچه در انتخاب يک روش جراحي و يا طبي بايد مدنظر باشد صرفاً وجود يا عدم وجود عارضه نيست، بلکه نسبت فوائد به عوارض آن روش بايد معيار تصميمگيري قرار گيرد. در عمل جراحي آب مرواريد اين نسبت بسيار بالاست به طوري که بيش از ۹۵ درصد موارد درمان جراحي آب مرواريد بدون هيچگونه عارضهاي خاتمه مييابد.
بايد توجه داشت که عدم بهبود بينايي پس از عمل جراحي آب مرواريد هميشه دلالت بر وجود عارضه در ضمن يا پس از عمل ندارد، بلکه در مواردي بيماريهاي همراه مانند کدورتهاي قرنيه، آب سياه، بيماريهاي عصب و شبکيه، به صورت عوامل محدود کننده بينايي نقش بازي ميکنند.
عوارض احتمالي حين عمل عبارتند از:
- از دست دادن قسمت يا تمام لايه پشت عدسي
- باقي ماندن بخشي از عدسي در داخل چشم
- افتادن تمام يا قسمتي از هسته عدسي بداخل زجاجيه
- خونريزي پشت چشم
در صورت بروز عوارض فوق که بسيار نادر هستند، ممکن است عمل جراحي با موفقيت و بدون تغيير روش جراحي به اتمام برسد و اين احتمال هم وجود دارد که اين عوارض سبب تغيير روش جراحي از نوع با برش کوچک به نوع با برش بزرگ و طبعاً استفاده از بخيه گردد. همچنين با بروز بعضي از عوارض فوق، بيمار ممکن است نياز به جراحيهاي تکميلي ديگر پيدا نمايد. خونريزي پشت چشم که بسيار عارضه نادري است ميتواند منجر به از دست رفتن دائمي بينايي گردد.
عوارض احتمالي بعد از عمل عبارتند از:
- عفونت داخل چشم
- افزايش فشار داخل چشم
- ورم قرنيه
- ورم مرکز بينايي
- پارگي شبکيه
احتمال بروز عوارض فوق در صورت حدوث عوارض حين عمل، بيشتر ميگردد. اما بايد دانست که اين عوارض ميتوانند حتي بعد از يک عمل جراحي کاملاً موفق نيز حادث گردند. درمان عوارض فوق ميتواند مصرف دارو و يا عمل جراحي و يا هر دو باشد. عارضه عفونت داخل چشم اگرچه بسيار نادر اتفاق ميافتد ولي ميتواند به شدت به ساختمان چشم و در نتيجه به بينايي آسيب برساند.